499

سر اگر عاشق شود دیوار میخواهد فقط...

-بیست چهار ساعت مهلت داری ،خوب فکراتو بکن:)) ،هنوزم دیر نشده هااا :))

+من فکرامو کردم شش ماه پیش فکرامو کردم،وقتی اولین بار دیدمت ،وقتی به "ا" گفتم من از حمید خوشم اومده ،وقتی اون شب موقع پیاده شدن از ماشین "ا" بهت دست داد و شب رفتیم خونه شون حسابی باهاش دعوا کردم که چرا بهت دست داده و اون فقط هرهر همراه مامانش به من میخندیدن و مامانش برگشت گفت "ن" عاشق شده ،یادته چند شب بعدش"ا" تو اون جمع کصافت بلند شد گفت "حمید حمید یه خبر  "ن" نه از تو خوشش اومد :)) ،یادته تو سرت انداختی پایین و خندیدی ،یادت میاد یک ماه بعدش اون پی ام فرستادی و من گفتم: میدونی چند وقت منتظرتم ،یادته گفتی از "ا" خجالت میکشیدی که بهم بگی ؟ یادت میاد حمید ؟؟؟ من همون موقع ها عاشق ت شدم ،ترسی هم ندارم به عالم و آدم بگم من اول عاشق شدم 

-یادش بخیر ،چقدر زود گذشت این مدت ،بیا یه کاری کنیم این 24 ساعت باقی مونده رو بریم پی عشق و حال بیا از آخرین 24 ساعت مجردی استفاده کنیم :)))

+وای از دست تو :)) برو من که میدونم امشب با دوستات قرار داری ،برو خوش بگذرون ،من از استرس هیچی نتونستم بخورم امروز بعد تو به فکر آخرین شب مجردی خودت هستی و با دوستات میخوای بری کردان :))