491

-خیلیا، 

+همشون وجود خارجی دارن یا اینکه؟

-آره همشون وجود خارجی داشتن و دارن

+ خوب نمیتونم درک کنم !چرا ؟که چی بشه ؟ تو یک ماه نشستم کل آشیو وبلاگت رو خوندم ،که به چی برسم؟ اینکه فقط آدمای داستان زندگیت عوض شد ،یک روز تو مرداد 92 از یه بانو اسم آوردی و چند سال بعد از یه آدمی که تورو نمیخواست و اینروزا هم که خبرای هستش،که چی بشه؟

-که ببینی زندگی در گذر و تو فقط میتونی بازگیر خوبی باشی و خودت رو ثابت کنی به ادما،مهم نیست کی اومد کی رفت و کی موندگار شد ،مهم اینکه تو خودت رو ثابت کنی. تو دوستی تو رفاقت تو عاشقی ،بذار آدما کار خودشون بکنن ،بذار برن ،بذار نخوان تورو ،بذار دلیل بیارن ،بذار پشت نقاب مخفی بشن ،مهم اینکه تو تغییر نکنی،مهم اینکه این همه سال حمید همون باشه ،حالا اگه آدمای زندگیش نموندن و رفتن  اشکال نداره ،گفتم بخونی چون این یه بخش از زندگی تو بود ،یه بخش از آموزش تو،استفاده از تجربه دیگران .وبلاگ من و خوندی حوصله ت سر رفت اشکال ندره ،شاید گاهی منو قضاوت کردی مهم نیست ،مهم اینکه این حمید که امروز روبروی تو نشسته یه همچین سرگذشتی داشته ،درس این یک ماه این بود که خودت باشی و در گذر زمان تغییر نکنی ،آیا میتونی ؟

+اوهوم به این بخش ش نگاه نکردم