560

اینروزا بیشتر از هر وقت دیگه ی قلبم درد میکنه و خودم رو میزنم به کوچه علی چپ که شاید مادر زادی هستش و منم مثل مامان... اینروزا هرکی ازم میپرسه چطوری میگم عالی و بهتر از این نمیشه، اصن با این مردم همیشه باید برعکس بود،اینروزا بیشتر از هروقت دیگه موهام داره میریزه و فکر کنم همینجوری پیش بره تا آخر سال قشنگ سرم کچل میشه شاید اینم ارث من از بابام باشه خدارو چه دیدی، من فقط دارم صبر میکنم ،هی به خودم میگم صبر داشته باش ،حالا امید به چی دارم نمیدونم! و این مسخره ترین حالت ممکنه... نمیدونم چند روزه دیگه چهلم علی میاد و من هروز به این دارم فکر میکنم که یا آدم با اون همه خنده با اون همه سرخوشی با اون همه بی خیالی با اون همه شاد بودن چطور میتونه خودکشی کرده باشه....