+نمیدونم تاحالا بهش فکر نکردم،اما شاید بهش بگم به آدما هیچوقت اعتماد نکنه
+خودت چی ؟تو چی میگی به بچه ت ؟
-من برعکس تو خیلی بهش فکر کردم ،بهش میگم هیچوقت دلنبند
+چرا؟
-چون دلش گیر میکنه یه گوشه از زمان ،بعد از اون جسمش میره جلو سال ها میره جلو اما دلش هنو گیره کرده تو اون گذشته ،تو اون آدم ، تو اون خاطرات ،تو اون روزها و شب ها ،تو اون خاطرات تلخ و شیرین ،تو اون نخواستن ها و خواستن ها ،
+تو گیر کردی تو گذشته ات حمید؟
- تو گیر نکردی ؟
+من تاحالا عاشق نشدم حمید،حتی وقتی ازدواج کردم هم عاشق نبود
-دیدی وقتی جای یه زخمی خوب میشه جاش میمونه ... بگذریم.... هوا چقدر خوبه ،شهر چقدر قشنگه،
488...برچسب : نویسنده : ymard بازدید : 137